رحمان ۱۴۰۰ چگونه ارشاد را دور زد؟/ در خدمت و خیانت نظارت
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۲۰۲۹۶
اظهارات یکی از مدیران سینمایی درباره فاقد مجوز بودن پرفروشترین فیلم نوروز ۹۸ و درپی آن توقف اکران این فیلم، باردیگر سازوکار «نظارت» در سینمای ایران را با سوالات جدی مواجه کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پرونده فیلم «رحمان ۱۴۰۰» که در مسیر تولید، در فرصت تکمیل فرم حضور در جشنواره فجر، در مرحله ورود به ترکیب فیلمهای اکران نوروز و سرانجام در اکران عمومی همواره نامش عجین با حاشیه بود، سرانجام با حکم «توقیف» از سوی سازمان سینمایی بسته شد تا وداعش از پرده سینماها هم از جنس حاشیه باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درباره حواشی اکران و سرانجام توقیف این فیلم سینمایی، بازخوانی، مرور و تأمل بر چند نکته میتواند حائز اهمیت باشد.
«رحمان ۱۴۰۰» چطور فیلمی است؟
منوچهر هادی فیلمسازی مؤثر و لااقل از منظر اقتصادی موفق در سالهای اخیر بوده است؛ فیلمسازی که با «من سالوادور نیستم» و «آینه بغل» در ردیف فاتحان گیشه سال سینمای ایران ظاهر شد و با «عاشقانه» توانست عنوان یکی از سریالهای موفق شبکه نمایش خانگی پس از درخشش «شهرزاد» را از آن خود کند و همزمان در قاب تلویزیون با «خداحافظ بچه» و این اواخر «دلدادگان» در کورس رقابت برای کسب عنوان پرمخاطبترین سریال تلویزیونی عرضاندام کرد.
همه اینها یعنی منوچهر هادی برخلاف تصویری که امروز در برخی رسانهها تلاش میشود از او ارائه شود، نه فیلمسازی ناآشنا با قواعد و قوانین فرهنگی و هنری ایران است و نه مهمتر از آن فیلمسازی زیرزمینی و خارج از چرخه رسمی تولید و عرضه محصولات نمایشی در کشور محسوب میشود؛ هادی به معنای واقعی کلمه یکی از موردوثوقترین کارگردانها از سوی مدیران چه در تولید سینمایی و چه در عرصه سریالسازی تلویزیونی بوده است.
منوچهر هادی در کنار چهرههای تضمینکننده فروش فیلمشبا این مقدمه و شناخت، باید گفت «رحمان ۱۴۰۰» پیش از هر توصیف دیگری، «فیلم تازه منوچهر هادی» است؛ محصولی که نه آنطور که برخی هوادارانش میخواهند القا کنند، فیلم مهمی است و نه در قیاس با ویترین سالهای اخیر سینمای ایران به سیاق برخی منتقدان سفت و سخت فیلم، میتوان آن را قطعهای ناجور و اثری فاجعهآمیز قلمداد کرد؛ تازهترین ساخته هادی حکم نماد و نمونهای از تولیدات «مصرفی» سینمای ایران در سالهای اخیر را دارد. فیلمهایی که همچون چیپس و پفک در سبد تغذیه خانوادهها مصرفشان فایده و ارزش غذایی ندارد اما مستقیماً هم عامل مرگ هیچ مصرفکنندهای نمیشوند! لذت مصرف تفننیشان را نمیتوان منکر شد و صدالبته که مصرفشان در بلندمدت عوارض دارد و در کنار عوامل دیگر حتی میتواند سلامتی مصرفکننده را تهدید کند.
«رحمان ۱۴۰۰» یکی از فیلمهایی است که اساساً با تکیه بر لذتهای لحظهای و دمدستی مخاطب ساخته میشوند و مأموریتی جز فتح گیشه هم برای خود تعریف نمیکنند. فرمول ساخت فیلمهایی از این دست هم آنقدر شبیه هم و یکسان شده که گاهی به سختی میتوان ساخته یک فیلمساز را از ساخته فیلمساز دیگر تشخیص داد! بار اصلی طنز این دست فیلمها هم بر شوخیهای جنسی و گاه خلق موقعیتها و دیالوگهای کمدی با بهرهگیری از سوءبرداشتهای احتمالی مخاطب استوار است.
در «رحمان ۱۴۰۰» البته این دست شوخیهای لب مرزی و نزدیک به خطوط قرمز از چند مورد خاص فراتر رفته و بخشی از بدنه و چارچوب اصلی فیلمنامه و داستان را به خود اختصاص داده است و از این منظر بیش از نمونههای مشابه، غیرمنتظره جلوه میکرد.
در مجموع فیلم تازه منوچهر هادی را نمیتوان و نباید مستقل از جریان پرقدرتی که این روزها سایهاش بر سر تولید و اکران سینمای ایران سنگینی میکند تحلیل و نقد کرد؛ ما با محصول و به تعبیری معلول یک فرآیند مواجهیم که حذف صرف آن الزاماً نمیتواند معنای حل مسئله را داشته باشد.
چه کسی قانون را دور زد؟
فیلم «رحمان ۱۴۰۰» اما مهمتر از کارگردان، نام چهره کلیدی دیگری را هم بر پای خود دارد. علی سرتیپی تهیهکننده باسابقه و چهره شاخص عرصه پخش و اکران، تهیهکنندگی این فیلم سینمایی را برعهده داشته و از همین منظر هم حضور نسبتاً تضمینشدهاش در ترکیب فیلمهای نوروزی از چند هفته مانده به اعلام ترکیب نهایی، مورد انتقادهایی قرار گرفت.
یک فیلم علاوهبر ترکیب بازیگران بفروش و سوژه ملتهب، پشتوانهای قوی در عرصه پخش داشته باشد، دیگر بهسختی میتواند «نفروشد» و برای همین از همان روزهای آغاز اکران نوروزی، «رحمان ۱۴۰۰» در کنار «متری شیش و نیم» (ساخته سعید روستایی که البته امتیاز حضور در جشنواره و شکار سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم را در قیاس با فیلم منوچهر هادی داشت) از رقبا پیش افتادند و رکوردشکنیهای مختلف را آغاز کردند.
چگونه ممکن است فیلمی که بهصورت متوسط هر روز نزدیک به ۸۰۰ نوبت در سینماهای سراسر روی پرده رفته تا این اندازه از چشم ناظران ارشاد پنهان مانده باشد؟ به فرض امکان وقوع چنین تخلف آشکاری، زمان مفیدی که میتوان متصور بود تا دستگاه عریض و طویل ارشاد از وقوع آن مطلع شود، چقدر باید در نظر گرفته شود!؟ همزمان با صعود تصاعدی فروش «رحمان ۱۴۰۰» در گیشه، این فیلم (که پیشتر در جشنواره حاضر نبود و طبیعتاً دیده نشده بود تا موردانتقاد قرار بگیرد)، از سوی منتقدان و اصحاب رسانه هم دیده شد و همین نقطه آغاز کلید خوردن انتقادات نسبت به محتوا و ساختار فیلم شد. خط داستانی نامأنوس و مهمتر از آن شوخیهای کلامی و حرکتی فیلم آنقدر برای گروهی غیرمنتظره بود که خیلی زود این سوال در ذهن بخشی از مخاطبان شکل گرفت که چگونه این فیلم پروانه نمایش دریافت کرده است؟
این سوال آرامآرام به ویترین رسانههای رسمی هم راه پیدا کرد و شاید به همین دلیل مدیران سینمایی که خود پروانه نمایش فیلم را صادر کرده بودند، کنجکاو شدند تا نسخه به نمایش درآمده در سینماها را با نسخه اصلاحشده از نگاه خود قیاس کنند!
بدون تردید و فارغ از هر توضیحی صحبتهای محمدرضا فرجی بهعنوان مدیرکل سینمای حرفهای سازمان سینمایی درباره فاقد مجوز بودن نسخه اکران شده فیلم «رحمان ۱۴۰۰» آن هم پس از عبور مجموع فروش فیلم از مرز ۲۲ میلیارد تومان، یکی از عجیبترین اظهارنظرهای مدیران سینمایی در سالهای اخیر بوده است.
چگونه ممکن است فیلمی که بهصورت متوسط هر روز نزدیک به ۸۰۰ نوبت در سینماهای سراسر روی پرده رفته تا این اندازه از چشم ناظران ارشاد پنهان مانده باشد؟ با احتساب چند روز منتهی به نوروز ۹۸ فیلم نزدیک به یک ماه بر پرده سینماها بوده و چطور میتوان پذیرفت که در تمام این مدت اصلاحات اعلام شده از سوی شورای صدور پروانه نمایش بدون اطلاع ناظران در فیلم اعمال نشده و به تعبیری صاحبان فیلم ناظران ارشاد را دور زدهاند!؟ به فرض امکان وقوع چنین تخلف آشکاری، زمان مفیدی که میتوان متصور بود تا دستگاه عریض و طویل ارشاد از وقوع آن مطلع شود، چقدر باید در نظر گرفته شود!؟ و مهمتر از همه آیا باید برای یافتن پاسخ این سوالات نام تهیهکننده و پخشکننده فیلم را هم بهعنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار مدنظر قرار داد؟
نکته جالبتر اما این است که هم علی سرتیپی و هم منوچهر هادی اصل وقوع این تخلف را تکذیب کرده و صراحتاً در ساعات پایانی شب گذشته اعلام کردند که نسخه نمایش داده شده در تمامی سینماها همان نسخه اصلاح و تأیید شده از سوی سازمان سینمایی بوده است؛ این آیا به معنای یک مخفیکاری دیگر است یا باید بدبینانه حکم به صدور یک «دروغ مصلحتی» از سوی مدیران جهت حفاظت از خود در برابر ترکش انتقادات بدهیم؟!
وقتی از «نظارت» صحبت میکنیم...
«این هم یکی از ایدههای کمپین تبلیغاتی فیلم است»! تعجب نکنید، کم نبودند آشنایان به تعاملات حاکم بر سینمای ایران که در ساعات ابتدایی انتشار اظهارات فرجی درباره غیرمجاز بودن نسخه اکران شده از فیلم «رحمان ۱۴۰۰» در سینماها، این صحبتها را در راستای تبلیغ هرچه بیشتر فیلم تحلیل کردند! فارغ از بدبینی و اغراق مستتر در چنین تحلیلهایی اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که اگر ملاک را فروش گیشه و یا تعداد دفعات دیده شدن یک فیلم قرار دهیم، صدور حکم توقیف، برخلاف ظاهر بازدارند، تأثیر ضریبدهنده بر توفیقات یک فیلم دارد!
راه دور لازم نیست برویم، فیلم «متری شیش و نیم» که در ایام جشنواره فجر با دستاندازهای نظارتی و اعمال برخی اصلاحات مواجه شده بود، بریدهای از سکانسهای حذف شده را در فضای مجازی منتشر کرد تا نهایت بهرهگیری تبلیغاتی را از آن داشته باشد. بسیاری دیگر از فیلمهایی هم که در همه سالهای گذشته مهر توقیف بر پیشانی داشتهاند، به محض ورود به چرخه نمایش چندین برابر بیش از ظرفیت واقعی و بالقوه خود، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتند.
اینها واقعیتهایی است که بیش از هر چیز خبر از سیستم معیوب نظارتی در سینمای ایران دارد. سازوکاری که قرار بوده جایگاه مشورتی برای مخاطبان سینمای ایران داشته باشد و همچون یک راهنما، خروجیاش مورداستفاده قرار بگیرد، حالا عملکردی عکس پیدا کرده و اعلامنظرهایش بیشتر موجب کنجکاویبرانگیزی میشود و ممانعتهایش حکم تبلیغ را پیدا کرده است!
سیستم نظارت و ارزشیابی در سینمای ایران (و مهمتر از آن کلیه هنرهای نمایشی) در یک فرآیند فرسایشی، کارکردهای حیاتی خود را از دست داده است سیستم نظارت و ارزشیابی در سینمای ایران (و مهمتر از آن کلیه هنرهای نمایشی) در یک فرآیند فرسایشی، کارکردهای حیاتی خود را از دست داده است. نمونه بارزش هم ماجرای ردهبندی سنی فیلمهای سینمایی است. ردهبندیای که ماهیتی مشورتی برای بهرهگیری مطمئنتر مخاطبان از محتواهای متنوع عرضهشده در بازار را دارد اما مخاطبان کمترین همدلی و اعتماد را نسبت به آن دارند.
این همان نقطهای است که میتوان از خدمت و خیانت توأمان سیستم «نظارت» در سینمای ایران سخن گفت؛ سیستمی که کارکردهای معکوسش گاه به طنز تنه میزند و گاه زمینهساز خلق تراژدیهای واقعی میشود!
در این شرایط طبیعی است که «رحمان ۱۴۰۰» هم حالا با مهر «توقیف» در پرونده اکران یک ماهه خود، تبدیل به یکی از آثار کنجکاوی برانگیز سینمای ایران برای گروه عمدهای از مخاطبان شود؛ اگر لابی و پیگیری عوامل نتیجه دهد و فیلم به چرخه اکران بازگردد حتماً موج دوم استقبال و فروش کلان فیلم رقم خواهد خورد و اگر فیلم دیگر رنگ پرده نقرهای به خود نبیند هم شانس بالایی برای عرضه (اعم از رسمی و یا زیرزمینی) در شبکه نمایش خانگی را دارد.
با این وصف میتوان این سوال جدی را عنوان کرد که عملکرد سازمان سینمایی و به طور خاص بازوهای نظارتی آن در این مورد آیا مانع از گسترش منکری در سینمای ایران شده است؟ انحرافی را اصلاح کرده است و آیا کمکی به نهادینه شدن یک معروف کرد خواهد کرد؟ این ماجرا را باید فراتر از سرنوشت یک فیلم مورد آسیب شناسی و تحلیل قرارداد.
منبع:مهر
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۲۰۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انصاف را در اظهار نظر رعایت کنیم/ رونق تولید و نمایش فیلمها موجب کاهش بیکاری سینماگران شده است
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، صبح امروز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، یکصد و هشتمین جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی به میزبانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی برگزار شد.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در آغاز این جلسه گفت: به نظر می رسد مدتی است بخشی از جریان رسانه ای در صدد نا دیده گرفتن دستاوردهای سازمان سینمایی هستند و به طور مشخص این نکته را بیان میکنند که شما از کدام رونق در سینما صحبت میکنید، در حالی که بسیاری از سینماگران بی کارند. این آدرس غلط دادن است، ما در این باره کمتر صحبت کردیم و درباره اش تحلیل نشده که بیکاری سینماگران ربطی به رونق اقتصاد و فروش فیلمها ندارد و مولفه های دیگری در این مسئله دخیل است که نیاز به واکاوی و دقت نظر دارد. رئیس سازمان سینمایی افزود: رونق اقتصادی شاخصهایی دارد: تولید، اشتغال، مخاطب سینما، توسعه زیرساخت و مسائلی از این دست. بیکاری سینماگران به این دوره محدود نیست، افرادی هستند که یک دهه یا دو دهه بیکار بودهاند. دلیل این بیکاری، رونق تولید فیلم نیست، مسئله این است که بخش خصوصی رغبتی برای همکاری با این افراد ندارد. بخش خصوصی دلایل و مختصات خودش را دارد، در عین حال، در همین شرایط هم، در بخش خصوصی، کارگردان یا تهیهکنندهای سالی پنج پروژه دارد. محمد خزاعی گفت: ما نمیتوانیم بخش خصوصی را مجبور کنیم با فلان کارگردان، تهیهکننده و بازیگر کار کند اگر توجیه اقتصادی و منطقی برایش ندارد. این زیر سوال بردن فروش فیلمها و استقبال از اکران سینماها بدون در نظر گرفتن دلایل و مسائلی که در تولید موثر است، ذهن ها را گمراه میکند. آیا بیکاری شما دوستان به یکی دو سال اخیر مربوط است، خوشبختانه پلتفرمها بازار خوبی دارند و تولید در آنها پررونق است، تعدادی از کارگردانها، تهیهکنندهها و بازیگران هر سال در پلتفرمها مشغول کارند، پس کار و پروژه وجود دارد. او با اشاره به حضور بیش از ۷۰ فیلم سینمایی در جشنواره فجر ۴۲، تولید بیش از ۲۵۰۰ فیلم کوتاه که حدود ۵۰ درصد آنها با حمایت، مشارکت و همراهی انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده اند و تهیه و تولید بیش از ۹۰ مستند و ۴۰ انیمیشن در مرکز گسترش در سال گذشته در کنار گردش چرخ صنعت سینما در بخشهای اکران، توزیع، پخش و تبلیغات سینمایی خاطرنشان کرد: به طور میانگین در هر فیلم سینمایی تا سقف ۱۰۰ نفر و در فیلم های مستند و کوتاه حدود ۱۰ نفر در هر اثر مشغول به کار بوده اند. یعنی به طور تقریبی، سال گذشته، بالغ بر ۳۰ هزار نفر در تولید آثار سینمای ایران در سال گذشته نقش و همکاری داشته اند؛ و این ظرفیت، در کنار امکان اشتغال خوبی که در بستر پلتفرم ها فراهم شده قابل ملاحظه است. به گفته وی، این وضعیت گوشه ای از تلاش های سازمان سینمایی در کنار سایر مجموعه های هم افزا برای رونق مضاعف و رشد و گسترش ظرفیت های تولید و اشتغال در سینماست؛ عدم اشتغال، شاخص های متفاوتی دارد که بعضی از آنها را خود دوستان و عزیزان منتقد بهتر می دانند. بنابر این، لازم است تلاش کنیم تا با ارائه قصه های بدیع، نو و دغدغهمند بتوانیم سینمای کشور را همراهی کنیم. رئیس سازمان سینمایی در ادامه سخنانش گفت: دلایل بیکاری نسلهای مختلف بازیگری و کارگردانی مسئله امروز سینما نیست، همواره وجود داشته است. برخی از این عزیزان که امروز منتقد شرایط هستند خودشان سابقه مدیریتی دارند؛ مگر در آن دوره ها، این چالش ها وجود نداشته است؟ میتوان بررسی تطبیقی از عملکرد ادوار داشت با مختصات و الزامات اجتماعی و جامعه شناختی امروز. بعضی سینماگران مسائلی دارند که به کمکاری منجر میشود، گروهی موردپسند فضای جدید و آثار تازه نیستند و این را هم بدانیم که سینما، دائم تغییر میکند و هیچ نسل و گروهی همیشه پرکار و فعال نبوده و همواره با «چرخش نسلی» روبروئیم. محمد خزاعی گفت: آمار صدور پروانه ساخت ما مشخص است، در تولید عقب نیفتادهایم، میزان سرمایهگذاری دولتی در تولید آثار شفاف و عیان است. به عنوان مثال تولید در بنیاد سینمایی فارابی، نسبت به گذشته چهار برابر شده و در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن سینمای جوان، آمارها موجود است که حمایت از این نوع آثار چند برابر شده است. او با بیان اینکه ورود انبوه و بیرویه فارغ التحصیلان جدید دانشگاهها، آموزشگاهها و موسسات تجربی و کمرنگ شدن اشتیاق بخشخصوصی برای سرمایهگذاری را در وضعیت موجود نباید نادیده بگیریم ادامه داد: وظایف دولت، افزایش تولید و رونق در این زمینه است که به اشتغالزایی منجر میشود. چگونه است که تولید آثار در همه بخشهای سینمای ایران افزایش داشته، اما بیکاری بیشتر شده است؟ دولت سیزدهم، برای رونق عرصه فرهنگ و هنر، برنامه داشته و دارد و تلاش میکند این برنامهها را عملی کند. همه اهتمام ما در بخش فرهنگ، همین است. محمد خزاعی در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: بیکاری هنرمندان در همه جای جهان، دلایل مشابهی دارد. گاهی میشود به این موضوع تمرکز کرد که صنوف به وظایف خودشان عمل نکردهاند. اگر آیین نامه امنیت شغلی هنرمندان، یک دهه پیش تهیه و تصویب می شد این روزها شاهد بیکاری گسترده نبودیم. سندیکاهای دیگر، در حوزههای دیگر، از حقوق اعضای خود دفاع کرده و درباره آنها پاسخگویی و نسبت به دولت، مطالبه دارند اما در سینما، این رخ نداده است. او ضمن تشکر از همه آنانی که در عرصه سینما و در شکلگیری و راهبری صنوف زحمات فراوانی متحمل شده اند و امروزه سینمای ایران مدیون تدابیر و زحمات آنهاست،گفت: انسجام صنوف سینمایی امری ضروری است و انتظار میرود بزرگان و دست اندرکاران بانفوذ این عرصه ، فضا را به گونه ای کنترل کنند که کار صنفی به صورت جامع و درست انجام پذیرد تا پروژه ها موظف باشند از اعضای صنوف استفاده کنند تا بدین طریق بخش قابل توجهی از مشکلات بیکاری بعضی سینماگران مرتفع شود. خزاعی با گلایه از برخی بی انصافیها گفت بعضی دوستان، برای نقد کردن شرایط سینما، دست پیش میگیرند تا به پرسشهایی که خود سینماگران دارند، پاسخ ندهند، خزاعی یکی از کارکردهای صنوف را رسیدگی مستمر و منظم به وضعیت معیشتی اعضای آن دانست. او گفت: نکته مهم دیگری که در سینمای ایران رخ داده معلول شرایط اقتصادی است، واقعیت این است که فیلمسازی گران شده، دیگر نمیشود با ۵۰۰ میلیون تومان فیلم ساخت. تولیدهای ارزان قیمت، در گذشته بیشتر بود، با وجود این گرانی، نمودار آماری صدور پروانه ساخت و نمایشی که ما صادر کردیم، نشان میدهد ما شرایط را برای فیلمسازی مهیا کردهایم تا آنانی که فرصت دارند، این فضا را از دست ندهند. حمایتی که از تولید صورت گرفته نه تنها کمتر از ادوار گذشته نبوده، بلکه شاهد رشد چند برابری نیز هستیم . همچنین در توسعه زیرساخت، سینماسازی و تجهیز سالن و موارد دیگر با جهش معنادار و قابل توجهی روبرو هستیم. وی ادامه داد: با توجه به گزارهها و راهبردهای طراحی شده در سال جدید، به طور قطع، روند رشد و جهش فعلی با مشارکت گستردهتر بدنه صنوف وخانواده سینما ادامه خواهد داشت که همین موضوع نشان می دهد چشمانداز پیش رو روشن است. اصغر فارسی، حبیب ایل بیگی، قادر آشنا، علیرضا اسماعیلی، یزدان عشیری، محمدرضا سوقندی، مجید زینالعابدین، محمد حمیدیمقدم، هاشم میرزاخانی، مهدی آذرپندار، مجید اسماعیلی، لادن طاهری، سیدصادق موسوی، غلامرضا نجاتی و رمضانعلی حیدریخلیلی در این جلسه حضور داشتند. ۵۷۵۷ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903971